ملورینملورین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
ملورینملورین، تا این لحظه: 8 ماه و 18 روز سن داره

*مادرانه*حس مادرنوشتنش سخت است!*

تولد باباجونم

  پدرها همیشه و در همه حال تنها قهرمانان فرزندان خود هستند .... پدر یعنی تپش در قلب خانه پدر یعنی تسلط بر زمانه ... پدر احساس خوب تکیه بر کوه پدر یعنی تسلی بخش اندوه ..... دیروز هم روز ولادت حضرت علی بود هم روز پدر. دیروز92/3/3روز تولد بابامهران جون هم بود. میدونی عزیزم بودن کنار باباجون واسه من آرامشه .چون وجودش سرشار از محبت ودلگرمیست. چون باباجون نمونه یه همسر فدارکار ویک پدر مهربون دلسوز وزحمتکشه خیلی دوستش دارم وبودنش برام همه چیزه نفسم ،هستیم ،زندگیم   واسه هر کسی پدرش بهترین بابای دنیاست میدونم واسه شماهم همین طورخواهد بود . دیروز جمعه صبح که بیدار شدم شما هنوز خواب بودی . بابا گ...
4 خرداد 1392

برای باباجونم

ای طنین نام تو بر گوش من          ای پناه گریه ی خاموش من همچو باران مهربان بر من ببار         ای که هستی مثل ابر نو بهار ...
3 خرداد 1392

عیدت مبارک

قربونت برم الهی که انقدر زیبایی       سلام دختر قشنگم عشقم عمرم زندگی این چند وقته توایام عید نشد وبلاگتو بروز کنم .اما مامان قول میده دیگه زود زود برات بنویسه.امسال سال تحویل با حضورت یه حال وهوای دیگه ای واسه ما داشت . چون که سه نفر بودیم وخوشحالیمون درکنار تو بی وصف بود. کمی قبل از سال جدید بابا ازسرکاراومد خونه و نهارخوردیم وهمه گی آماده شدیم، کنارسفره نشستیم ومنتظر بهار شدیم.شما کلی خوشگل شده بودی. وقتی سال تحویل شد بابا چند آیه ازقرآن خوند .کلی خوشحالی کردیم .شما هم همش میخندیدی و شیطنت میکردی .بابایی ازلای قرآن عیدی من وشماروداد.انقده بامزه شده بودی همش میخواستی پول رو ازدست بابا چن...
17 فروردين 1392